مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره مدرس اصول و فنون مذاکره استاد اصول و فنون مذاکره تدریس اصول و فنون مذاکره سخنران اصول و فنون مذاکره آموزش اصول و فنون مذاکره دوره اصول و فنون مذاکره کلاس اصول و فنون مذاکره کتاب اصول و فنون مذاکره جزوه اصول و فنون مذاکره فیلم اصول و فنون مذاکره پادکست اصول و فنون مذاکره فایل صوتی اصول و فنون مذاکره

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد بازاریابی» ثبت شده است

مدرس بازاریابی بازاریابی محتوا

يكشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۷ ب.ظ

مدرس بازاریابی بازاریابی محتوا 

چرا بازاریابی محتوا یک استراتژی پایدار نیست؟

 

  مدرس بازاریابی

 بهزاد حسین عباسی

مدرس فروش و فروشندگی در سازمان و فروش فروشگاهی

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  و فروش و فروشندگی و فروش فروشگاهی

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی و فروش و فروشندگی و فروش فروشگاهی

معلم بازاریابی فروش و فروشندگی و فروش فروشگاهی

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن  و فروش و فروشندگی 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشندگی 

مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

 

همیشه در جای‌جای اینترنت (خصوصاً در سال‌های اخیر) و حتی در همین سایت آی بازاریابی مطالب مختلفی در رابطه بااهمیت و ارزش بازاریابی محتوایی خوانده‌ایم، اما در این مطلب از جنبه‌ای دیگر به بازاریابی محتوا پرداخته‌ام که شاید قدری عجیب باشد و نام آن را شوک محتوا می‌گذارم . . . و البته لزوماً دیدگاه سایت آی بازاریابی در این رابطه نیست و تنها باهدف به فکر وا‌داشتن شما تهیه‌شده است.

 

همانند هر بحث ساده و خوشایند دیگری در حوزه اقتصاد، این مفهوم و دیدگاه ریشه در مفهوم بسیار ساده عرضه و تقاضا دارد. زمانی که عرضه از تقاضا پیشی می‌گیرد، قیمت‌ها کاهش پیدا می‌کند. اما در دنیای بازاریابی محتوا قیمت‌ها نمی‌توانند کاهش پیدا کنند، چراکه قیمت محتوا از ابتدا صفر در نظر گرفته می‌شود – چراکه آن را به‌صورت رایگان عرضه می‌کنیم. بنابراین به‌منظور وادار کردن مردم به مصرف محتوا ما، در عمل باید پرداختی هم به آن‌ها داشته باشیم و زمانی که میزان عرضه محتوا در حد انفجار می‌رسد، باید آن‌قدر مقدار این پرداخت را افزایش دهیم که دیگر انجام آن منطقی به نظر نرسد.

 

پرداخت به مردم برای مصرف محتوا؟ اصل موضوع به نظر شما منطقی نیست؟ اما اگر درزمینهٔ محتوا فعالیت می‌کنید، در حال حاضر در حال انجام دادن این پرداخت هستید، بگذارید قدری بیشتر توضیح دهم:

 

شما در حال پرداخت مبالغی بالا به‌منظور مصرف شدن محتوا خودتان هستید

زمانی که برای اولین بار از طریق کامپیوترهای خانگی و با استفاده از خط تلفن و مودم به اینترنت وصل می‌شدید را یادتان هست؟ اِشغال شدن خط تلفن را یادتان هست؟ مدت‌زمان لازم برای دانلود کردن یک تصویر ساده‌ای که الآن شاید 5 ثانیه به طول بکشید را یادتان هست؟ اعتراض دیگر اعضای خانه مبنی بر “از اون اینترنت بیا بیرون، می خوام زنگ بزنم!” رو یادتان هست؟ صدای قیژقیژ مودم برای وصل شدن و قطع و وصل شدن‌ها در یک بازه کوتاه مثلاً 10 دقیقه‌ای باقیمت بسیار بالای آن و صدها مورد مشابه دیگر ازاین‌دست را چطور؟

 

شوک محتوا

 

در آن دوران درواقع دانلود کردن یک تصویر ساده، یک موفقیت بزرگ به‌حساب می‌آمد و از به دست آوردن هرگونه محتوایی بسیار خوشحال می‌شدیم.

 

حال اگر قدری جلوتر بیاییم و مثلاً شرایط 8 یا 9 سال پیش را مرور کنیم، می‌بینیم که در آن سال‌ها حداقل می‌توان گفت تعداد افراد و سایت‌هایی که به انتشار محتوای متنی اقدام می‌کردند شاید تقریباً یک‌سوم تعداد نفراتی بود که اکنون این کار می‌کنند، البته ناشرین محتوا ویدئویی، پادکست، محتوا برای شبکه‌های اجتماعی و کانال‌ها و . . . را هنوز در این تعداد مدنظر قرار نداده‌ایم.

 

فرض کنید در آن سال‌ها (مثلاً 8 یا 9 سال پیش) من تولیدکننده محتوا، 5 ساعت در هفته برای تولید محتوا زمان صرف می‌کردم و به‌واقع از این میزان زمان هم راضی بودم.، چراکه رقابت در این عرصه کم بود و مصرف محتوا هم به‌شدت زیاد بود و همواره در حال افزایش یافتن بود. اجازه دهید فرض کنیم در آن سال‌ها مثلاً ارزش هر ساعت تلاش من چیزی در حدود 10000 تومان بود، بنابراین با صرف 5 ساعت در هفته چیزی در حدود 50000 تومان به خوانندگان خودم پرداخت می‌کردم تا هر هفته محتوا تولیدشده توسط من را مطالعه کنند. اما ارزشی که از این راه به‌صورت ارتباطات جدید یا فروش . . . به دست می‌آوردم بیش از این سرمایه‌گذاری بود، بنابراین ازلحاظ اقتصادی منطقی به نظر می‌رسید.

 

شوک محتوا

 

مدل محتوا از هم می‌پاشد

اجازه دهید خیلی سریع به جلو حرکت کرده و به‌قدری وضعیت کنونی توجه کنیم و به دو عامل مهم نگاه کنیم که بر اقتصاد بازاریابی محتوا اثر می‌گذارد – حجم محتوا در دسترس و میزان محتوا در حال مصرف (عرضه و تقاضا).

 

البته که حجم محتوای رایگان با سرعت بسیار زیاد در حال نزدیک شدن به مرز انفجار است. هرچند که در منابع مختلف نرخ متفاوتی برای آن اعلام‌شده است اما حجم محتوا اینترنت محور (عرضه) تقریباً هر یک تا دو سال یک‌بار در حال دو برابر شدن است. بااین‌وجود، توانایی ما در مصرف این حجم از محتوا (تقاضا) محدود است. تعداد ساعات محدودی در هر ساعت وجود دارد و اگر حتی در حین رانندگی و کار و غذا خوردن به مصرف کردن محتوا بپردازیم، یک حد نهایی برای این مصرف وجود دارد که در حال نزدیک شدن به آن در سال‌های آینده هستیم.

 

تقابل در حال شکل‌گیری بین مصرف محدود محتوا و حجم در حال افزایش محتوای در دسترس لرزش یا تکانه‌ای را ایجاد می‌کند که از آن می‌توان تحت عنوان شوک محتوا نام برد. در چنین شرایطی پیش‌بینی می‌شود که افراد، شرکت‌ها، سازمان‌ها و برندها در آینده مجبور به پرداخت مبلغ بیشتری به مصرف‌کنندگان محتوا به‌منظور مجبور ساختن آن‌ها به دیدن و مصرف همان مقدار از محتوا هستند که پیش‌ازاین هم مصرف می‌کردند، – –  یعنی به عبارتی حفظ میزان مصرف از طرف آن‌ها.

 

یکی از نتایج این وضعیت تلاش برای تولید محتوای باکیفیت بیشتر به نظر حفظ سهم محتوای خودتان از ذهن مصرف‌کننده یا همان مشتری است که درواقع صرف زمان بیشتری از جانب تولیدکننده را می‌طلبد. حتی تولیدکننده محتوا ممکن است برای قرار دادن محتوا خودش در برابر دید شما مجبور به پرداخت هزینه‌های تبلیغاتی بیشتری شود، چراکه رقابت برای غلبه بر این به اصطلاح شوک محتوا در حال افزایش است.

 

بر اساس منابع مختلف مدت‌زمان مصرف محتوا در فضای اینترنت در طی سالیان گذشته بیش از 5 برابر افزایش پیداکرده است و پیش‌بینی می‌شود حجم محتوا در دسترس در سال‌های آینده چیزی در حدود 500 درصد افزایش پیدا کند. نمی‌دانم چه ذهنیتی از ابعاد و حجم اینترنت و محتوا آن دارید، به‌هرحال هرقدر که هست این مقدار را باید برای 5 سال آینده در حدود 5 برابر در نظر بگیرید.

 

به نظر شما موفقیت در عرصه ظهور شوک محتوا قدری سخت‌تر شده و اینکه این روند به چه ترتیبی پیش می‌رود؟ در مطالب آینده به شفاف‌تر کردن این وضعیت و ارائه راه‌کارهایی برای مقابله با آن خواهم پرداخت . . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۲۳:۴۷
مدرس فروش مدرس بازاریابی

اندازه نوع خط  کاهش اندازه نوع خط   افزایش اندازه نوع خط  چاپ ایمیل

رای دادن به این مورد1 2 3 4 5 (2 رای)

 بازاریابی شبکه‌ای در مقابل بازاریابی وابسته

بازاریابی شبکه‌ای در مقابل بازاریابی وابسته

محمد بدلی

بازاریابی شبکه‌ای با بازاریابی وابسته تفاوت دارد.


بازاریابی وابسته یا اصطلاحاً Affiliate Marketing در حقیقت بیشتر از آنکه بخواهد به عنوان یک مدل کسب و کار (Business Model) مطرح باشد، یک سیستم تبلیغاتی است، سیستمی که بواسطه آن یک سایت مثلاً «سایت الف» طبق قراردادی یا توافقنامه‌ای می‌پذیرد که دکمه Button آگهی یا لینک تبلیغی سایت دیگری را که مثلاً در اینجا آن را «سایت ب» می‌نامیم را بر روی سایت خود قرار دهد. «سایت الف» بابت هر فروشی که «سایت ب» از طریق آگهی قرار گرفته روی «سایت الف» انجام دهد، درصدی از فروش را به عنوان کمیسیون دریافت می کند. حسابها از طریق برنامه‌های نرم‌افزاری محاسبه می‌شود و بعد از رسیدن به یک مبلغ مشخص یا یک زمان مشخص، به حساب دریافت کننده منظور می‌شود و یا اینکه به صورت چک ارسال می‌شود. مواقع یا مواردی هم وجود دارد که سایتها صرفاً برای بالا بردن تعداد بازدید کننده خود و یا کلاً تبلیغات (جا انداختن علامت تجاری) و نه فقط دریافت کمیسیون از بازاریابی وابسته استفاده می‌کنند.

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


بازاریابی وابسته در واقع نوعی ارتباط کار و تجاری با یک تولیدکننده یا فروشنده و تاجر است به نحوی که تاجر به شما این اجازه را می‌دهد که با قرار دادن تبلیغ یا لینک سایت اینترنتی او (که فروش از آنجا انجام می‌شود) بر روی سایت خودتان، با هر فروشی که از طریق شما انجام می‌شود، کمیسیونی به شما تعلق بگیرد.


بازاریابی شبکه‌ای چیست؟ آینده بازاریابی شبکه‌ای به چه شکل خواهد بود؟ روانشناسی و جامعه‌شناسی بازاریابی شبکه‌ای چیست؟


آمار و ارقام دقیقی در اختیار نداریم و البته در ایران این چندان هم موضوع تازه ای نیست و تقریباً همه ما به آن عادت کرده‌ایم اما گفته می‌شود که گویا در ایران در حال حاضر، نزدیک به ۱۳۰ هزار نفر (و به روایتی دیگر تا ۳۵۰ هزار نفر) تنها روی بازاریابی شبکه‌ای گلدکوئست کار می‌کنند، اما با توجه به اتفاقاتی که اخیراً برای فعالیت این شرکت در ایران رخ داده است، فعالیت‌ها تا زمانی که گلدکوئست مراحل قانونی‌اش را پشت سر بگذارد و دفترش را به صورت قانونی در ایران راه‌اندازی کند به نوعی کند یا متوقف شده است. این حقیقتاً جالب است که اکثر افرادی که در زمینه بازاریابی شبکه‌ای کار می‌کنند، فکر می‌کنند که بازاریابی شبکه‌ای یعنی گلدکوئست و گلدکوئست یعنی بازاریابی شبکه‌ای، علت این موضوع، سابقه‌ی دیرینه دارد در فرهنگ شنیداری و اکثراً بدون مطالعه و تحقیق ما ایرانی‌هاست. حتماً شما هم این را شنیده‌اید که در زمانهایی نه چندان دور، اکثر کالاهایی که توسط تجار برای اولین بار به کشور وارد می‌شدند و مورد استفاده عموم قرار می‌گرفتند، به نوعی نام تجاری خود را تا آن حد بین مردم جا می‌انداختند که گویی تنها نوع کالای تولید شده، فقط همان «مارک» تجاری بوده است و بس. یک زمانی اگر مردم می‌خواستند بگویند آبگرم‌کن یا بخاری جدیدی خریده‌اند، می‌گفتند یک «دئوترم» جدید گرفته‌اند، برای «دستمال کاغذی»، می‌گفتند «کلینکس»، مایع نرم‌کننده لباس را می‌گفتند و برخی هنوز هم می‌گویند «سوسافت»، یا وقتی می‌خواهند به مته و درل (دستگاهی برای سوراخ کردن دیوار یا سقف) اشاره کننده، می‌گویند «بلک‌انددکر» حال آنکه، اینها نام‌های تجاری هستند و ده ها مارک تجاری دیگر نیز دارند همان نوع کالا را عرضه می‌کنند.


حالا حکایت «بازاریابی شبکه‌ای» است. مدلی برای بیزنس یا کسب و کار، برای داشتن نوعی درآمد که به آن Residual Income گفته می‌شود و با توجه به دایره نفوذ افراد و تکیه بر یک تساعد هندسی گسترش می‌یابد. تاکید ما برای ایجاد آگاهی در میان مردم این قسمت قضیه است که: «برای هر نوع کالای مصرفی یا خدمات، می‌توان از مدل بیزنس «بازاریابی شبکه‌ای» استفاده کرد.» اینترنت و دیگر استراتژی‌های بازاریابی اینترنتی به عنوان ابزار یا خدماتی قوی می‌توانند به کمک «بازاریابی شبکه‌ای» آمده، گسترش و نفوذ آن را سرعت دهند.


اما اینکه آینده بازاریابی شبکه‌ای چه خواهد بود؟ من و بسیاری از کارشناسان دیگر که در زمینه فرهنگ‌سازی و آموزش کار می‌کنیم معتقدیم که این مدل کسب و کار در آینده‌ای نه چندان دور متحول خواهد شد و در عین حال مسلماً توسعه، نفوذ و گسترش بیشتری خواهد داشت. در امریکا و کشورهای اروپایی، مردمان بسیاری به این نوع مدل کسب و کار روی آورده‌اند و خانواده‌های بسیاری (حتی تمام اعضای خانواده) با سیستم توصیه، کالا یا خدمات شرکتهای مختلف را به اعضای تیم‌های زیر مجموعه خود معرفی و توصیه می‌کنند و با این کار موجب بالا رفتن میزان فروش آن شرکتها و در نتیجه کسب درآمدی همیشگی و مداوم برای خود شده‌اند.


آنچه مسلم است این است که همه تقریباً می‌دانیم «بازاریابی شبکه‌ای» کار ساده‌ای نیست. یک شبه نباید و نمی توان انتظار مولتی میلیاردر شدن داشت. این کار در نوع خود بسیار هم سخت است. ۹۵ درصد از افرادی که زیر مجموعه شما می‌شوند، دیگر هیچ فعالیتی (توصیه‌ای) نمی‌کنند و فعالیت بازاریابی شما در همان نقاط شاید برای همیشه متوقف ‌شود. یکی از دلایل می‌تواند این باشد که افراد زیر مجموعه شما، به نوعی، آرام آرام، اعتمادشان را به شما از دست می‌دهند. دلیل دیگر می‌تواند این باشد که شما آنان را به درستی هدایت و رهبری نکرده‌اید و آموزش های لازم به آنان نداده‌اید. من در کارگاه های آموزشی به این موارد بیشتر می‌پردازم و نکات مهمی را یادآور می‌شوم که افراد بتوانند گوشه و زوایای «بازاریابی شبکه‌ای» را بهتر و بیشتر بشناسند. در این مدل کسب و کار، شما با «انسانها» طرف هستید و نه «عامل» یا «ابزار» و این خیلی مهم است، که بدانیم در بازاریابی شبکه‌ای ایجاد و حفظ «ارتباط» از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در زیر مجموعه شما، زنجیره‌ای از «انسانها» قرار دارد. مثال زنجیر خیلی جالب است، شما می‌توانید «یک زنجیر» را به طرف خود بکشید، اما نمی‌توانید، همان زنجیر را (که مثلاً روی زمین افتاده است) رو به جلو هل دهید. نقش شما به عنوان فردی که هدایت افراد زیرمجموعه (Downline) خودتان را بر عهده دارد، یک نقش «هدایت کننده» یا «نقش رهبری» است. رهبر در جلو قرار می‌گیرد و با ایجاد اعتماد و جو اطمینان، زنجیره‌های زیر مجموعه را به دنبال خود می‌کشد و این درست نیست که فرد رهبر پست سر زیر مجموعه‌های خود قرار بگیرد و آنان را رو به جلو هل دهد. چنانچه چنین چیزی اتفاق بیافتد، افراد زیر مجموعه‌ی شما دلسرد می‌شوند و فعالیت خود را کاهش می‌دهند و این موجب می‌شود که «بازاریابی شبکه‌ای» شما در همان نقطه متوقف شود.


همه فعالیت‌ها، در گرداب گسترده گیتی، به همین صورت است. چه بر روی اینترنت و چه خارج از آن، شما باید جلب توجه و جلب اعتماد کنید، خودتان رو به جلو با دیدی باز و مثبت حرکت کنید و این روحیه را در زیر مجموعه‌های خود تقویت کنید.


سایتهای اینترنتی برای اینکه از برنامه‌های وابسته‌ی خود بتوانند به عنوان یک مدل کسب و کار یا درآمدزا بهره‌مند شوند باید از عملکرد این سیستم، از کیفیت کالا و خدمات، از سرعت عمل در تحویل کالا و خدمات توسط فروشنده اصلی کاملاً مطمئن باشند و بعد اقدام به عضویت و به اصطلاح وابسته شدن به آن فروشنده مورد نظر با قرار دادن لینکی که او به شما می دهد کد مشخصی که نشان می‌دهد خریدار از طریق شما و سایت شما با فروشنده آشنا شده است نمایند.


همانطور که می‌بینید، این نوع بازاریابی با بازاریابی شبکه‌ای یا MLM متفاوت است. یک نوع کسب درآمد ساده برای شروع فعالیتهای بازاریابی اینترنتی است که اگر شما در سایتتان از تعداد بازدید کننده خوبی برخوردار باشید، می‌تواند درآمد خوبی برایتان بسازد. گفته می‌شود که بزرگترین حجم از این نوع بازاریابی اولین بار توسط کمپانی و سایت آمازون فروش کتاب و سی دی و فیلم به مردم معرفی شده است و هم اکنون نیز آمازون یکی از معتبرترین برنامه‌ها را در این زمینه دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۳۹
مدرس فروش مدرس بازاریابی

  

در این مقاله قصد داریم به بررسی بازاریابی چند سطحی یا همان بازاریابی شبکه ای بپردازیم. قبلا در مقاله ای به نام بازاریابی چند سطحی چیست به صورت مختصر به بررسی این مفهوم پرداختیم. بازاریابی چند سطحی که در انگلیسی به آن MLM مخفف Multi Level Marketing یا NM مخفف Network Marketing به معنی بازاریابی (تجارت) شبکه‌ای می‌گویند. بازاریابی چندسطحی تقریباً قدمتی ۵۰ ساله دارد و به معنی خرید مستقیم محصولات از یک شرکت یا کمپانی بدون وجود واسطه‌های تجاری‌ است درحالی که تبلیغات و معرفی محصولات، توسط خود مشتریان انجام می‌شود و ممکن است که بابت آن پورسانت بگیرند. در واقع در این روش چند لایه متعدد از افراد، بازاریابی یک محصول را برای رساندن آن به مصرف کننده بر عهده دارند. بازاریابی شبکه‌ای، کار بسیار سختی است و اصلاً نباید آن را به عنوان یک مدل کسب و کار که با آن می شود یک شبه میلیاردر شد برخورد کرد.

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


مثالی از تجارت شبکه‌ای: شرکتی گوشی موبایل می‌سازد اما هرگز برای محصولاتش تبلیغ نمی‌کند در عوض خود مشتریان، ضمن معرفی محصولات کمپانی و ترغیب دیگران به خرید آن محصولات، برای کمپانی بازاریابی می‌کنند و کمپانی ممکن است که به ایشان پورسانت بدهد. پورسانت می‌تواند بابت معرفی مستقیم و حتی غیر مستقیم دریافت شود. 


 


بازاریابی چند سطحی روشی برای فروش است که در آن شرکت ها محصولات خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به فروش می‌رسانند


 


بازاریابی چند سطحی یا MLM یکی از پنج روشی است که شرکت ها برای فروش و توزیع محصول یا خدماتشان به مشتریان استفاده می کنند. تمامی شرکتها ( چه شرکت های MLM و چه شرکت های سنتی ) در یک خصوصیت با یکدیگر مشترک هستند. آنها محصول یا خدماتی را ارائه می دهند که باعث بهبود زندگی مصرف کننده می شود و مادامی که یک شرکت دارای یک چنین محصول یا خدمتی باشد نیازمند این هستند که آنرا بطور گسترده معرفی کنند. آنها این عمل را بوسیله توزیع آن انجام می دهند. توزیع یک محصول عبارت است از یافتن و رساندن محصول بدست مشتریان. بطور کلی پنج روش عمده برای توزیع یک محصول یا خدمات وجود دارد:


 


1- فروشگاه در معرض دید 2- پست مستقیم 3- بازاریابی تلفنی 4- اینترنت 5- بازاریابی شبکه ای


 


هر یک از پنج روش فوق می تواند از تکنیکهای روش دیگر برای یافتن مشتریان استفاده کند. بدین معنی که روش خرده فروشی فقط محدود به مراجعان حضوری نیست.خرده فروشی همچنین می تواند در رادیو،‌ تلویزیون،‌ روزنامه ها،‌ مجلات و نامه رسانان ( کارت پستال،‌ تراکت و غیره) نگاه ها را به سوی مغازه جلب نماید.این می تواند منجربه افزایش مراجعه حضوری افراد به مغازه شما بشود.


 


بطور مشابه یک توزیع کننده در یک شرکت بازاریابی شبکه ای می تواند از چند یا همه چهار روش ذکر شده در بالا مشتری پیدا کند، درست به همان اندازه که از طریق دوستان و آشنایان مشتری جذب مینماید. البته مالک یک خرده فروشی می تواند به دوستان و آشنایانش در مورد مغازه اش توضیح دهد.


 


تفاوت بازاریابی شبکه‌ای (NM) با بازاریابی چند سطحی (MLM) در چیست؟


تقریبا هر دو از یک اصل تبعیت می‌کنند. یعنی خرید مستقیم محصولات از یک شرکت بدون دخالت واسطه‌ها و معرفی محصولات شرکت به دیگران توسط مشتریان خود شرکت(کمپانی). اما تفاوت در یک نکته است. شرکتی که محصولاتش را از شیوهٔ بازاریابی شبکه‌ای (Network Marketing) می‌فروشد، در حقیقت از طریق گروهی از مشتریانش است که محصولات را پسندیده‌اند و مایلند که نزدیکانشان نیز از مزایای آن محصولات برخوردار شوند و موضوع پورسانت(کمیسیون) اهمیت چندانی ندارد. یعنی شرکت ممکن است که به مشتریانی که بازاریابی می‌کنند، پورسانت پرداخت کند و ممکن هم هست که شرکتی اصلا پورسانتی برای کسی در نظر نگیرد. مثلا شما به سینما می‌روید. از فیلمی خوش‌تان می‌آید. تماشای آن را به دوستان‌تان توصیه می‌کنید. دوستان‌تان هم پس از تماشا آن را به دیگران توصیه می‌کنند. در حقیقت شما تیمی درست کرده‌اید که به نفع تهیه کنندهٔ آن فیلم، بازاریابی شبکه‌ای انجام می‌دهد و شاید هیچ پورسانتی هم از این بابت دریافت نکنید. اما در بازاریابی چند سطحی (Multi Level Marketing) پورسانت حرف اول را می‌زند. یعنی مشتریان به عنوان یک تجارت و به نیت دریافت پورسانت، برای کمپانی بازاریابی می‌کنند. این تجارت، دو نوع سالم و ناسالم (بازاریابی هرمی) دارد که در انتها به ان اشاره خواهیم کرد.


 


شیوه فعالیت شرکت های سنتی


در شرکت فاقد سیستم بازاریابی شبکه ای، مدیر و نمایندگان فروش بوسیله شرکت استخدام می شوند. این نوع شرکت برای استخدام نمایندگان فروش به دلیل کمبود منابع مالی که شرکت باید بعنوان حقوق پرداخت کند و همچنین تعداد افرادی که مدیر فروش قادر به بکارگیری و پوشش دادن آنهاست دارای محدودیت می باشد. زمانی که مدیر فروش بدلیل افزایش حجم کارها قادر به اداره امور نباشد، شرکت مجبور به استخدام مدیر دیگری در کنار مدیر قبلی و یا ارتقاء یکی از نمایندگان فروش به مدیر می شود. این حالت بازاریابی “چند عرضی ” گفته می شود، زیرا شرکت در مقایسه با حالت چند سطحی تنها بطور افقی توسعه پیدا می کند در حالی که در بازاریابی شبکه ای سازمان بصورت عمودی رشد می کند.


 


شیوه فعالیت شرکت بازاریابی شبکه ای


یک شرکت MLM ابتدا با ثبت نام فردی که قادر به جذب مشتریان و نمایندگان فروش باشد کار را آغاز می کند. اما به هر یک از نمایندگان حق این انتخاب را دارند تا خود را به یک مدیر تبدیل کنند، شخصی که خود توانایی جذب نماینده فروش را دارا باشد. یک شرکت MLM کمیسیون پرداخت می نماید و نه حقوق ثابت، بنابراین در این روش شرکت محدودیتی برای جذب مدیر و نماینده فروش ندارد. این حالت بدلیل گسترش سریع شمار نمایندگان فروش آموزش دیده برای شرکت بسیار سودمند است. این مورد همچنین برای نمایندگان فروش سودمند است به این دلیل که درآمدشان محدود به میزان فروش خودشان نیست بلکه آنها همچنین از حجم فروش سایر نمایندگان درصد فروش دریافت کنند.


 


بزرگترین چالش برای شرکت های MLM خروجی بیش از اندازه کمیسیون ها می باشد که در صورت عدم کنترل منجر به ورشکستگی شرکت می شود و در مقابل اگر شرکت به اندازه کافی پورسانت دهی نداشته باشد افراد برای فروش، جذب نمایندگان و توسعه راهبران واقعی انگیزه کافی ندارند. شیوه شرکت ها موفق به گونه ای می باشد که دستیابی به رده ها به آسانی صورت نگیرد....اما برای آنهایی که با معیارهای اجرایی خاصی دست به فعالیت می زنند، قابل دستیابی باشد.


 


در مقابل اگر طرح بازپرداخت ساده و برای هر شخصی قابل دسترس باشد به خاطر توزیع کمیسیون ها بین همه و برای هرکس به مقدار کم، افزایش درآمد در افرادی که از پتانسیل و قدرت اجرایی بالایی برخوردار هستند به طور ملموس اتفاق نمی افتد و در حقیقت تمایز بین افراد مشخص نمی شود. این چنین شرکت هایی با اینگونه طرح ها به علت عدم جذب راهبران و پاداش دهی کافی به آنها رشد چندانی نخواهد داشت.


 


بنابراین بهتر است که دستیابی به رده ها در طرح بازپرداخت به راحتی صورت نگیرد و هر شخصی با هر میزان فعالیت به درآمد های بالا دست پیدا نکند.


 


همه طرح های بازپرداخت بر اساس فلسفه "سهم" و "معیار" طراحی می شوند. منظور از سهم در اینجا میزان تولید و بازدهی و منظور از معیار حد مقرر برای دستیابی به سطوح است.


 


بنابراین همه طرح های بازپرداخت به صورت زیر کار می کنند:


اگر هیچ کاری انجام ندهید – شما هیچ چیزی دریافت نمی کنید


اگر مقدار کمی کار کنید – مقدار کمی درآمد می گیرید


اگر کمی بیشتر کار کنید – شما مقدار بیشتری می گیرید


اگر شما به خوبی کار کنید – شما درآمد خوبی خواهید داشت


 


هر شخصی که به یک شرکت MLM می پیوندد مشخص می کند که به چه سطحی می خواهد برسد و این دستیابی بر اساس تصمیمات ذهنی نمی باشد بلکه بر اساس نتایج و عملکرد می باشد.


 


تفاوت بازاریابی شبکه‌ای با شرکت‌های هرمی


شرکت هرمی شرکتی‌ است که به اعضایش پورسانت (حق کمیسیون) می‌دهد تا افراد جدید را وارد مجموعه کنند. شرکت‌های هرمی محصولی را نمی‌فروشند و پول‌های مشتریان را در یک جا جمع می‌کنند و با آن کاری انجام نمی‌دهند. در این روش چون در ازای جذب افراد پول پرداخت می شود در نهایت بطور اجتناب‌ناپذیر فرو خواهند پاشید و وقتی هرم فروپاشی کند، بجز عده‌ای که در بالای هرم هستند همه دست خالی می‌مانند.


 


بازاریابی شبکه ای در واقع هدف همه شرکت هاست(هم شرکت های دارای بازاریابی شبکه ای و هم شرکتهای فاقد آن). اگر شما شنیدید که یک شرکت با سابقه اعلام کرد "در صورت معرفی یکی از دوستانتان به ما، در خرید بعدی از تخفیف برخوردار شوید" این همان بازاریابی چند سطحی است. انجمن های سلامتی ،‌آژانس املاک، شرکتهای ارتباط تلفنی و صنایع بسیار دیگری از این روش استفاده می کنند. مشاغل تخصصی ( پزشکان، دندانپزشکان، حسابداران ) مرگ و زندگیشان به مشتریانی بستگی دارد که آنها را به دیگران معرفی می کنند. تمام این مشاغل بسادگی تلاش می کنند تا مشتریان فعلی آن ها تبلیغات و بازاریابی محصولات و خدمات آنها را برای مشتریان بالقوه انجام دهند.


 


در مجموع بازاریابی چند سطحی یا نتورک مارکتینگ (بازاریابی شبکه ای) را با بازاریابی هرمی اشتباه نگیرید و از آن به عنوان یک روش برای بازاریابی محصولات و خدماتتون استفاده کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۳۰
مدرس فروش مدرس بازاریابی


 دانشمند مشهوری به سوال جدی یک خبرنگار این طور پاسخ داد: " تحقیق را زمانی انجام می دهم که نمی دانم دقیقا چه می کنم". به عنوان یک کارآفرین و فردی که مصمم است تا کسب و کاری را شروع نماید، بسیار عاقلانه است که به این پاسخ حکیمانه توجه کنیم.

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره

معلم اصول و فنون مذاکره

استاد  اصول و فنون مذاکره

سخنران  اصول  و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی 

9197685104

behzadabbasi.ir


بازارسنجی چیزی فراتر از تجزیه و تحلیل اطلاعات خام است. در واقع فرصتی است تا به بیرون از شرکت تان و همچنین به عواملی که بر موفقیت شما تاثیرگذار هستند، نگاهی بیاندازید. معمولا تحقیق با یک حدس و گمان آغاز می شود، گاهی نیز با حدس و گمانی آگاهانه که بر مبنای مشاهدات، تجربیات و باورهای اجتماعی شما شکل گرفته، شروع می شود. معمولا فرآیند جمع آوری اطلاعات، مطابق با حدس و گمانه ها پیش نمی رود مخصوصا زمانی که نتیجه تحقیق نیز، چیزی غیر از تصورات و حدس و گمانه های ماست.


برخلاف تصور عامه، بازارسنجی به شخص بستگی دارد و این هیچ اشکالی هم ندارد. تصور و بینش شما به عنوان یک کارآفرین، هم به یک فیلتر و هم به یک چارچوب و مبنایی برای بررسی اطلاعات جمع آوری شده، تبدیل می گردد. معمولا یک ایده و یا یک خواسته، آغازگر پروسه بازارسنجی می باشد. سپس ما تحقیق می کنیم تا مشخص نماییم آیا آن ایده، ایده با ارزشی هست یا نه. با طرح سوال، کارمان را آغاز می کنیم. مشتریان و خریداران احتمالی محصولات من چه کسانی هستند؟ بازار هدف من چه اندازه خواهد بود؟ ارزش خاص و مزیت محصولات من چه چیزی خواهد بود؟ رقبای من چه کسانی هستند؟ ایده من تا چه اندازه خاص و منحصر به فرد است؟ چطور می توانم این پیام را به مشتری منتقل کنم؟


بازارسنجی شبیه کار دانشمندی است که سعی دارد با طرح سوال، تجزیه و تحلیل و مشاهده، فرضیه ای را ثابت و یا رد نماید. اما تحقیق، چیزی فراتر از تجزیه و تحلیل اطلاعات است. " تحقیق" یعنی اراده و خواست شما برای پذیرفتن و اذعان به این موضوع که "من نمی دانم". در حالی که شما در فرآیند بازاریابی، می خواهید که با استفاده از اطلاعات بدست آمده، درست بودن ایده خود را ثابت نمایید، پذیرفتن و اذعان این که " نمی دانم" در واقع فرصت و مجالی را به شما می دهد تا بتوانید ایده های خیلی بهتری را کشف نمایید.


تحقیقات اولیه، پرهزینه اند اما "لس براون" نویسنده و سخنور اهل دیترویت، روشی را برای جمع آوری اطلاعات پیشنهاد می کند که بسیار کم هزینه و قابل استفاده برای همه می باشد. این روش TTP نامیده می شود. اگر این روش برای تحقیق شما موثر واقع نشد می توانید از روش TTMP استفاده کنید. TTP فرم کوتاه شده عبارت “talk to people” می باشد و همینطور TTMP فرم کوتاه شده عبارت “talk to more people” می باشد.


اساتید دانشگاه ها، تحلیلگران صنعت و تجارت، بانکداران، مدیران مجلات و روزنامه ها می توانند اطلاعات بسیار با ارزشی را به شما ارائه نمایند و همینطور می توانند شما را به منابع دیگری ارجاع دهند. تمام آن کاری که شما باید انجام دهید این است که:


1) هوشمندانه سوال کنید.


2) قدردان مشارکت و همکاری آنان باشید.


3) قدردانی خود را ابراز نمایید.


هوشمندانه سوال کردن یعنی قبل از اینکه به این افراد تلفن کنید، فکس بفرستید و یا نامه بنویسید، کاملا آماده باشید.


با اینکه ما در عصر اطلاعات زندگی می کنیم، جمع آوری اطلاعات از مردم و ارائه اطلاعات به مردم، کار پرهزینه و گاهی کار بسیار دشواری است. بنابراین شما می توانید از منابعی برای تحقیق ثانویه استفاده نمایید و این کار، تحقیق تان را کم هزینه می سازد.


تحقیق ثانویه یعنی تجزیه و تحلیل اطلاعاتی که قبلا توسط افراد دیگری جمع آوری شده و حالا به عنوان یک منبع در اختیار شماست.


در پایان باید خاطر نشان کرد که تحقیق یک پروسه است که مانند ابداع و نوآوری باید به طور مداوم و مستمر صورت بگیرد. شاید تعجب آور باشد اما در تحقیق، طرح سوال، چیزی است که از جواب بسیار مهمتر می باشد!       

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۲۵
مدرس فروش مدرس بازاریابی